به گزارش مشرق، دولت آمریکا روز گذشته (۳ تیر ۹۸) اعلام کرد که تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرده است. بر اساس اعلام کاخ سفید، تحریم فرماندهان مناطق ۵ گانه نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین تحریم دفتر رهبر انقلاب محتوای اصلی این تحریمها بوده است. آمریکا همچنین اعلام کرد که تا آخر این هفته محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان را هم به این تحریم میافزاید.
بیشتر بخوانید:
چرا فشار حداکثری بر ایران می تواند نتیجه عکس بدهد؟
جزئیات تحریمهای جدید آمریکا / ظریف هم تحریم میشود
اقدام جدید آمریکا در تحریم ایران شاید در نگاه اول ابتکار تازه ای از سوی واشنگتن برای اعمال فشار بر ایران باشد اما واکاوی بیشتر این تحریمها میتواند از چند مفهوم اساسی درباره مناقشات ایران و آمریکا پردهبرداری کند که در ذیل به ۷ مورد از آنها میپردازیم.
۱- تحریمهای جدید از منظر «کارکرد»؛ حرکت نمایشی یا تحریمهای واقعی؟
بررسی تحریمهای آمریکا از منظر کارکرد نشان میدهد که این تحریمها نه تنها کارکردی ندارد، بلکه اساساً یک اقدام انفعالی و تا حد قابل توجهی خنده دار است. در حالی که آمریکا پیش از این کل سپاه پاسداران را گروه تروریستی توصیف و آن را تحریم کرده بود، حالا اعلام کرده که ۳ فرمانده ارشد و ۵ فرمانده از مجموعهی نیروی دریایی سپاه را هم تحریم میکند! در حالی که بنا به قاعدهی عموم و خصوص مطلق، این فرماندهان از آنجا که در کل سپاهی محسوب میشوند، پیش از این هم عملاً تحریمی محسوب میشدند، لذا اعلام اینکه آنها جدیداً به لیست تحریمها افزوده شدهاند، عملاً بیمعنا و بدون کارکرد است.
همچنین ادعای اینکه آمریکا داراییهای رهبر انقلاب و دفتر ایشان را تحریم کرده تا دسترسی ایشان و دفتر رهبری به منابع مالی قطع شود از موضوع پیشین هم مضحکتر به نظر میرسد چرا که دفتر ایشان نیز از منابعی برخوردار نیست که بخواهد تحت تاثیر اقدامی مانند تحریم آمریکا قرار گیرد.
۲- تحریمهای جدید از منظر «تناسب»
آمریکاییها اعلام کردهاند این تحریمها در پاسخ به اقدام ایران در سرنگونی پهپاد [متجاوز] این کشور بوده است؛ همچنین در حالی که شورای امنیت سازمان ملل هم شب گذشته نتوانست هیچ سند و مدرکی دال بر دست داشتن ایران در انفجار تانکرها در دریای عمان ارائه کند، آمریکاییها بار دیگر مدعی شدند که ایران در این موضوع دست داشته و این تحریمها در واکنش به این مسئله هم بوده است. حال سوال این است که آیا تحمیل یک سری تحریمهای تکراری و غیرکاربردی برای آمریکاییها میتواند با ادعای آنها مبنی بر اینکه این تحریمها اقدامی «متناسب» علیه ایران بوده، سازگار باشد؟ اگر ادعاهای غیرمستند و منطبق بر الگوی جنگ روانی آمریکاییها علیه ایران دربارهی نفتکشها در دریای عمان را هم به ماجرای پهپاد اضافه کنیم، آیا اساساً آمریکاییها میتوانند سخنی از یک تناسب واقعی میان آن موضوعات و این تحریمهای توخالی داشته باشند؟
۳- تحریمهای جدید از منظر «خستگی تحریمها»
ترامپ پس از اعلام منتفی بودن هرگونه اقدام نظامی علیه ایران پس از سرنگونی پهپاد اعلام کرده بود که این موضوع را با تهدیدهای شدید پاسخ میدهد؛ بنابراین تحریمهای دیشب قاعدتاً باید جزو شدیدترین تحریمهایی باشد که آمریکاییها در چنته داشتهاند تا تا حدی آنها را زیر فشار سنگین ضربه به اعتباری و حیثت نظامی و سیاسی نجات دهد. اما جنس تحریمها به نوعی بود که بیش از هرچیز با طنز و جدینگرفتن و تاکید بر توخالی بودن آنها توسط کارشناسان روبرو شد. این موضوع نشان میدهد که عملاً اهرم تحریمها به نهایت خود رسیده و امریکا دیگر توانی برای تشدید تحریمها ندارد چرا که اگر چنین توانی در اختیار داشت، شاید هیچ برههای برای آمریکاییها از نظر حیثیتی واجبتر از این برهه نبود تا بتوانند با تحریمهای شدید قدرتنمایی کرده و از زیر فشار تحقیر خارج شوند.
۴- تحریمهای جدید از منظر نفی «جنگ و گزینه نظامی»
نکته مهم نهفته در اقدام آمریکا برای اعمال تحریمهای عملاً غیرموثر و نمایشی علیه ایران این است که آمریکاییها درواقع به زبان بیزبانی تاکید میکنند که «گزینه نظامی» را برای خود منتفی میدانند، چرا که اگر توان استفاده از آن را داشتند قاعدتاً باید تهدیدات خود را عملی میکردند. دلایل این امر متعدد است، مسلماً توان نظامی ایران و وجود این ادراک درست که عملیات نظامی هیچ کمکی به اهداف آمریکا نمیکند بلکه او را در موقعیتی بسیار خطیر قرار میدهد، می تواند یک دلیل عمده باشد. آمریکاییها نسبت به نوع و دامنه واکنش ایران نسبت به هرگونه اقدام نظامی خود مطمئن نیستند و یا اینکه پیامدها و دامنه تاثیر اقدام خود در منطقه و جهان را نمی توانند کنترل کنند. بخصوص اینکه حمله به نفتکشها در بندر فجیره امارات و یا اتفاقی که برای نفتکشها در دریای عمان افتاد، صرفنظر از اینکه چه کسی مسبب آن بوده، نشان داد که پیشبینی و کنترل اتفاقات نظامی میسر نیست. بنا بر این اصولاً فکر کردن به گزینه نظامی در شرایط کنونی کلاً منتفی است.و تحریمهای شب گذشته آمریکا خود نشانه مهمی برای این موضوع است.
۵- تحریمهای جدید از منظر نفی مذاکره و سردرگمی سیاسی
آمریکا با تحریمهای شب گذشته خود و بخصوص با اعلام اینکه به زودی محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز به این تحریمها افزوده خواهد شد، عملاً از یک سو هرگونه امکان دیپلماسی و مذاکره را هم منتفی کرد. هرچند موضع رسمی ایران همواره تاکید بر این نکته بود که نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره میکنیم، امّا آمریکاییها همچنان تاکید میکردند که امیدوارند با فشار تحریمها و تهدید به جنگ، ایران را وادار میکنند تا پای میز مذاکره آمده و امتیازات مهمی به ایالات متحده واگذار کند. اگر به فرض محال قرار بود نهایتاً کسی با آمریکاییها مذاکره کند، وزیر خارجه ایران محتملترین گزینه بود، اما آمریکا دیشب اعلام کرد که او را تحریم خواهد کرد. اقدامی که میتواند هرگونه مذاکره آمریکاییها با او را منتفی کند.
اما وجهه مهمتر این موضوع، یک سردرگمی سیاسی راهبردی عمیق برای آمریکاست. چرا که همچنان که پیش از این نیز بارها توسط مقامات عالیرتبه نظام و کارشناسان متعددی بیان شده، راهبرد آمریکاییها بر این بود که از طریق تحریم و تهدید نظامی، نهایتاً ایران را وادار به مذاکره منجر به امتیازدهی کند. حالا با تحریمهای دیشب همچنان که اشاره شد، اولاً خستهشدن و بیاثر شدن تشدید تحریمها را رسماً نشان داده، ثانیاً بر منتفی بودن گزینه نظامی صحه گذاشته و ثالثاً هرگونه مذاکره را هم به دست خود منتفی کرده است! یعنی سردرگمی محض.
۶- تحریمهای جدید از منظر پیروزی استراتژی نه جنگ-نه مذاکره
تحریمهای اخیر آمریکا و همچنین رفتارهای ایالات متحده طی هفتههای اخیر نشان داد که اگر جمهوری اسلامی ایران استراتژی مشخص و حکیمانهای را در پیش بگیرد و در مقابل جنگ روانی طرف مقابل خود را نبازد میتواند هزینههای سنگینی به او تحمیل کرده و همچنین راهبرد او را نهایتاً ناکام بگذارد. آمریکا پس از تهدید به جنگ و حتی اعزام ناو ابراهام لینکلن به خلیج فارس، هنگامی که با مقاومت و نترسی ایران روبرو شد، نه تنها ناو خود را بیرون از خلیج فارس و در دریای عمان متوقف کرد، حتی در مقابل اسقاط گرانترین پهپادش نیز نتوانست اقدام نظامی کند. همچنین در حالی که چند ماه پیش پمپئو وزیر خارجه آمریکا از ۱۲ شرط برای مذاکره با ایران سخن میگفت، اما ایستادگی ایران باعث شد که ترامپ نه تنها تاکید کند هیچ پیششرطی ندارد، بلکه حتی میانجیهایی مانند شینزو آبه نخست وزیر ژاپن هم به تهران فرستاد تا ایران را متمایل به مذاکرهای بکنند که نتیجهاش پیروزی راهبرد ترامپ بود.
به هرحال آمریکا با تحریمهای دیشب عملاً نشان داد هم تحریمها ظرفیت خود را برای تشدید به طور کامل از دست داده و هم گزینه نظامی برای آمریکاییها سودآور و مفید جلوه نمیکند، لذا با پیگیری همین استراتژی میتوان آمریکا را به دلیل رفتارهایش و اعمال فشار و هزینه علیه ایران طی ماه های گذشته تنبیه کرد.